دیوار یا حصاری که خودمان ساخته ایم؟

0

در فرهنگ لغت اینگونه آمده: دیوار حائل میان دو چیز است. ما دیوارها را بنا می کنیم تا از گزند آسیب های بیرونی در امان بمانیم، اما گاهی دیوار خود حصاری می شود میان واقعیت و ما.

دیوارهای فکری

دیوار گاهی از جنس آجر، سنگ، آهن یا چوب است و گاهی از جنس باورها و افکار ما. آنچه از جنس مصالح است را می توان خراب کرد، اما آنچه توسط افکار ما ساخته شده، به سختی قابل از میان بردن خواهد بود.

در زندگی مان، دیوارهایی از افکار نادرست ما را در میان خود گرفته اند که همچون حصاری، فاصله ای بین ما و واقعیت ایجاد کرده اند. این دیوارها، مانع دیدن محیط اطراف (آنگونه که هست) می شود. این دیوارها، افق دید ما را محدود می کنند.

چرا دیوار را ساخته ایم؟

نخستین پرسشی که به ذهن می آید، این است که چرا این دیوار را ساخته ایم؟ فلسفه وجودی یک دیوار، محافظت از ما در برابر فضای بیرونی است. هنگامی که می خواهیم آرامش بیشتری داشته باشیم، حصاری ذهنی به دور خود می کشیم تا از جریان انبوه اطلاعات در امان باشیم. گاهی این اقدام با گذاشتن هندزفری در خیابان صورت می گیرد (نمی خواهیم صدای محیط را بشنویم)، گاهی با خاموش کردن تلویزیون (نمی خواهیم اخبار را ببینیم) و گاهی با فرار از یک محیط.

کدام دیوار را باید خراب کنیم؟

وجود دیوار لازم است، آنچنان که حریم خانه ما را از محیط بیرون مشخص می کند و آنچنان که حریم فکری ما را از انبوه جریانات و اطلاعات زیان بار بیرونی حفظ می نماید. اما گاهی تعدد این دیوارها، باعث می شود که ارتباط ما با محیط واقعیت، کمتر از چیزی شود که مورد نیاز ماست و این در واقع، بر اثر حصارهای خود ساخته مان شکل می گیرد، آنچنان که حافظ شیرازی نیز در غزل معروفی اینچنین گفته:

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.