تاملی درباره عصر کرونا (بخش اول )

0
عصر کرونا

با ورود به عصر کرونا بشریت در حال پارادایم شیفت است. این تغییر بنیادین، هستی اجتماعی انسان مدرن را دچار دگرگونی می کند. پرسش اساسی این است که چگونه می‌توان منطق این تحول را توضیح داد؟ آنچه بعضا اینجا و آنجا نوشته می‌شود تاکید بر وجه سلبی بحران است. تاکید بر اینکه عصر کرونا همه چیز را دگرگون می کند. اما  پرسش اصلی اینجاست که این دگرگونی از چه سنخ خواهد بود؟ آیا قابل پیش‌بینی است؟

برای درک بهتر شرایط پساکرونا لازم است این بحران را با بحران‌های مشابه مقایسه کنیم. در فضای رسانه‌ای این بیماری همه‌گیر با طاعون مقایسه می‌شود. زیرا همچون طاعون عالم‌گیر است و به سرعت قربانی می‌گیرد. به نظر برای گشودن افقی برای فهم عصر پساکرونا باید از مقایسه آن با طاعون اجتناب کرد.

کرونا رقیب ایدز است نه طاعون

مقایسه کرونا با طاعون ما را دچار خطاهای آشکاری می‌کند. پیشرفت بشریت در حوزه پزشکی مانع از آن می‌شود که کرونا همچون طاعون همه چیز را ویران کند. مهار این بیماری ارتباط مستقیمی با بنیه اقتصادی کشورها دارد. به راحتی می توان با اعمال قرنطینه و رعایت پروتکل‌های بهداشتی از شیوع آن جلوگیری کرد. گرچه هنوز عده‌ای این بیماری را توطئه دولت چین می‌دانند اما آنچه در صحنه عمل روی می‌دهد نشان از آن دارد که میان میزان شیوع بیماری و سیاست‌های بهداشتی ارتباط مستقیمی وجود دارد. 

تئوری توطئه (چه درست و چه نادرست) همواره آسان‌ترین راه برای توجیه ناکارآمدی است. در تئوری توطئه همواره دشمنی فرضی  ایجاد می‌شود تا تمام تقصیرات به گردن او بیفتد. همچنین این تئوری توجیهات ساده و سر راستی برای بحران‌های پیچیده دارد. دولت‌ها و احزاب سیاسی با تکیه بر چنین رویکردهایی طرفداران خود را راضی نگه می‌دارند و از پاسخگویی درباره عملکرد ضعیف خود طفره می‌روند.     

رابطه جنسی، دستخوش عصر کرونا

حال پس از نقد رویکردهای فوق  قصد دارم رویکرد آلترناتیو خود را، به عنوان یک دانشجوی ارشد فلسفه هنر، برای عصر کرونا شرح دهم. همانطور که ذکر شد مقایسه کرونا با طاعون گمراه کننده است. کرونا بیش از هر بیماری دیگری قابل مقایسه با بیماری ایدز است. بیماری ایدز از زمره بیماری‌هایی است که تا به امروز بیشترین قربانی را گرفته است اما به دلیل آنکه به شکلی آنی و کوتاه مدت اشخاص را نمی‌کشد  ترسی فراگیر را ایجاد نمی‌کند. با گسترش بیماری ایدز خصوصی‌ترین بخش زندگی بشر که همانا رابطه جنسی است دست خوش تحولی اساسی گشته است. دیگر رابطه جنسی بدون کاندوم شبیه یک فانتزی است. بهداشت عمومی به شکلی تهاجمی وارد خصوصی‌ترین بخش زندگی شده است .

رابطه جنسی همواره شکلی آیینی دارد. حتی در متون فقهی اسلام نیز  نحوه رابطه جنسی و زمان آن به شکلی جزئی شرح داده شده است. اما اجرای کامل دستورات شرعی به عهده‌ی مکلف است و هیچ نهاد و گروهی قادر به کنترل حسن اجرای آن نیست. اما در دوران مدرن بهداشت عمومی به شکلی سیستماتیک  در حال نظارت و آمارگیری است. بنابراین رابطه جنسی واجد آیینی می‌شود که منشا آن نه آموزه‌های سنتی و میراث گذشتگان و سخنان حکیمان بلکه برخاسته از علم پزشکی است.

گمان بر این است که آیین‌ها و اسطوره‌ها تنها متعلق به دوران پیشامدرن هستند. حال آنکه آیین‌ها و اسطوره‌های دوران مدرن چه بسا بیشتر و گسترده‌تر باشند.

حال با تکیه بر بصیرت فوق می‌توان به تحلیل کرونا پرداخت. اولین راه‌کاری که سازمان بهداشت جهانی در مقابله با کرونا مطرح کرد شستن مداوم دست ها بود. در حالی که پیش از این شرایط ، شستن مداوم دست‌ها نشان از وسواس تلقی می‌شد. اما حال به شرط ضروری حیات انسانی مبدل گشته است. گویی دست‌ها هر روز و هر ساعت در غسل تعمیدی دائمی قرار دارند. اما چرا دست‌ها؟ آن‌ها چه ویژگی دارند که چنین بر کانون توجه می‌نشینند؟

پیش از پاسخ به این پرسش‌ باید به سوالی به ظاهر، ابتدایی‌تر رجوع کرد.

دست چیست!؟

در پاسخی ساده می‌توان گفت که دست، عضوی از بدن است. در حقیقت، جزئی از یک کل است. اما چرا به هنگام پدید آمدن مشکلی وقتی نمی‌توانیم راه حلی بیابیم می‌گوئیم: “کاری از دستم بر نمی آید”؟

در این تمثیل گرچه می‌خواهیم به ناکارآمدی خودمان به عنوان یک سوژه انسانی اشاره کنیم اما آن را درقالب دست‌هایمان  روایت می‌کنیم. دست در اینجا فراتر از یک عضو از بدن یا یک جزء از کل است. دست به مثابه کل بدن ادراک می‌شود. دست، روایت‌گر کلیت ما به عنوان سوژه انسانی است. تمثیل دیگری که به کار می‌بریم هنگامی است که می‌خواهیم به اراده خودمان برای تسلط بر چیزی اشاره کنیم: “به فلان چیز دست پیدا خواهم کرد”. دست در اینجا روایتگر اراده سوژه برای تسلط بر چیزی است. گویی سوژه از طریق دست‌ها بر جهان پیرامونش مسلط می‌شود.

دست و سایر زبان‌ها

تمثیل‌هایی از این دست تنها مختص زبان فارسی نیست. در زبان عربی نیز می‌گوئیم: “یدالله فوق ایدیهم”. در این آیه قرآن دست به امری ورای خود یعنی اراده الهی اطلاق می‌شود و به زبانی الهیاتی از طریق Anthropomorphism( انسان وار انگاری ) می‌خواهد روایت‌گر اراده الهی باشد. گرچه تفسیر این آیه به محل نزاعی میان معتزله و اشاعره مبدل گشته است اما از حیث عنایتی که به “ید” به عنوان اراده الهی شده است قابل توجه است. در زبان انگلیسی نیز می‌توان چنین مثالی را مشاهده کرد. اصطلاح “by hand” از این حیث قابل توجه است. این اصطلاح زمانی به کار می رود که می خواهیم بگوئیم که فلان چیز به واسطه انسان و نه ماشین محقق شده است. در اینجا دست روایتگر کلیت ما به عنوان سوژه انسانی در مقابل ماشین است. دایره چنین تمثیل‌هایی را می‌توان به زبان‌های دیگری هم گستراند که البته از حوصله بحث خارج است.

نکته قابل توجه در تمام مثال‌های فوق تاکید بر بدنمندی سوژه است. سوژه نه از طریق بدن بلکه به عنوان بدن ادراک می شود. با بهره‌گیری از اصطلاح “body-subject” یا “بدن-سوژه”  که از فیلسوف ایتالیایی مرلوپونتی است  به خوبی می‌توان این مسئله را شرح داد. در نزد مرلوپونتی، سوژه، بدنمند است. او این اصطلاح را در مقابل سوژه دکارتی به کار می‌برد زیرا سوژه دکارتی در عبارت معروفی که “کوگیتو” نام گرفته است می‌گوید: “من می‌اندیشم پس هستم”.

جوهر “من” در این عبارت همان وجه معرفتی است. اما معرفتی جدا افتاده از زمان و مکان که به نحوی انتزاعی خود را ادراک می‌کند. اما نزد مرلوپونتی این ادراک بدنمند است. حال با اصطلاح “بدن-سوژه” بهتر می‌توان بدنمندی سوژه و تاثیر دست‌ها در ادراک خود به عنوان انسان را توضیح داد.

دست‌ها خود ناقلان عصر کرونا هستند

در شرایط کرونایی با شستن مداوم دست‌ها این نکته را متذکر می‌شویم که دست‌هایمان خود عامل انتقال بیماری هستند. دستی که نماد اراده ما و کلیت ما به عنوان سوژه بود حال جدا افتاده است و گویی دیگر به ما تعلقی ندارد. بنابراین باید این عضو گنه آلوده را در غسل تعمیدی دائمی شستشو داد تا پاک شود. لزوم شستشوی مداوم دست‌ها مانع از آن می‌شود که بتوانیم بلاواسطه دست‌ها را به مثابه اراده و کلیت سوژه ادراک کنیم. در حقیقت همان طور که در الهیات مسیحی با وجود گناه اول ما دچار “از خود بیگانگی” می‌شویم و نسبت ما با کلیتمان دستخوش اشکال می‌شود در بیماری‌هایی نظیر ایدز و کرونا نیز آیین‌های پزشکی با ارائه دستوراتی سفت و سخت موجب اختلال این کلیت می‌شوند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.