طنز دانشجویی – ۱

0

طنز دانشجویی – قسمت اول

 

استاد زبان پرسید، از “cell phone” کجا استفاده می‌کنید؟

گفتم می‌کشیم رو ظرف حلوا

راست گفتم نمی‌دو نم چرا انداختم بیرون

_ _  _ _ _ _ ____ ___ _ _ ___  __ _ _ __ ___ _ __ _ _ ____

يه بار تو دانشگاه رفتم سمت دانشکده کشاورزي!

ديدم پشت دانشگاه يه مزرعه کوچيک گوجه فرنگيه…!

تا شروع کردم به خوردن، يه نفر از وسط زمین بلند شد داد زد:

پروژه پايان ترممو نخور …

_ _  _ _ _ _ ____ ___ _ _ ___  __ _ _ __ ___ _ __ _ _ ____

دانشجویی برگه امتحانی را سفید داد و روی آن نوشت :

سکوتم نشانه‌ی نداشتن معلومات نیست… آنچه در ذهن من است قابل‌بیان نیست.

به او مدرکی دادند که در آن نوشته شده بود:

رد شدنت نشانه‌ی شکستت نیست بلکه شوخ‌طبعی‌ات ارزش دیدنت در سال آینده را دارد…

_ _  _ _ _ _ ____ ___ _ _ ___  __ _ _ __ ___ _ __ _ _ ____

مراقب سر جلسه امتحان اومد گفت کارت ورود به جلسه؟؟

گفتم اصلاً به قیافه من میخوره درسخون باشم جای کسی بیام امتحان بدم؟

گفت خداییش نه و ول کرد و رفت

_ _  _ _ _ _ ____ ___ _ _ ___  __ _ _ __ ___ _ __ _ _ ____

من دوران دانشجویی همیشه تا آخر وقت سر جلسه امتحان می‌نشستم ببینم زمان واقعاً همه‌چیزو حل می‌کنه یا نه.

بذارید رک بگم … زمان هیچی رو حل نمی‌کنه!

_ _  _ _ _ _ ____ ___ _ _ ___  __ _ _ __ ___ _ __ _ _ ____

پس این گوگل به چه دردی میخوره؟؟ هرچی میزنم جورابام کجاست جواب نمیده

_ _  _ _ _ _ ____ ___ _ _ ___  __ _ _ __ ___ _ __ _ _ ____

‏تا یکی میگه دانشجو یا فارغ‌التحصیل مترجمی انگلیسیه، ازش معنی لغت نپرسید!! دانشجوی مترجمی دیکشنری سخنگو نیست!!

_ _  _ _ _ _ ____ ___ _ _ ___  __ _ _ __ ___ _ __ _ _ ____

یکی به مادر من بگه تو دانشگاه روشن کردن آبگرم کن و ساخت دو شاخه و تعمیر کولر یاد نمیدن که هی میگه پس تو چه جور دانشجویی شدی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.