دیه و جایگاه آن در قانون مجازات ایران

0

ماهیت دیه

دیه در لغت به معنای خون‌بها است و از ریشه‌ی ودی، بمعنی رد کردن است.

دیه در فقه به عنوان مالی است که بدل از نفس یا عضو در جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص، به اولیاء دم یا مجنی علیه پرداخت می‌شود.

مقنن در قنون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، دیه را مجازات محسوب نموده است. با وجود این که دیه مجازات محسوب می‌شود اما یک دین و حق مالی برای اولیاء دم و بر ذمه جانی است. لذا با فوت محکوم علیه دیه از اموال متوفی باید پرداخت گردد. البته امکان اقامه دعوی اعسار از سوی محکوم علیه وجود دارد. و دیه در جنایات غیرعمدی مثل شبه عمدی و خطای محض یا در جرایم عمدی که امکان قصاص وجود ندارد مجازات اصلی محسوب می‌شود. اما در جنایات عمدی که امکان قصاص وجود دارد؛ اما بنا بدلایلی از جمله توافق طرفین به دیه تبدیل می‌شود، مجازات بدلی و جایگزین محسوب می‌شود.

دیه بعنوان مجازات جایگزین قصاص

اگر اولیاء دم یا مجنی علیه در قصاص نفس یا قصاص عضو درخواست دیه داشته باشند، آیا با این وجود رضایت جانی لازم است؟ یا صرف درخواست اولیاء دم یا مجنی علیه جهت جایگزین دیه به جای قصاص کافی است؟

با توجه به ماده ۳۵۹ قانون مجازات اسلامی، اگر ولی دم یا مجنی علیه خواهان دیه باشند نیاز به مصالحه با مرتکب و رضایت او دارد.

اقسام دیه

دیه مقدر: چنانچه بر جرح یا صدمه‌ای تعیین شده باشد به چنین دیه‌ای دیه مقدر می‌گویند.

اَرَش: اگر دیه جرح یا صدمه‌ای تعیین نشده باشد و تعیین آن به عهده قاضی گذاشته شده باشد به آن ارش گویند. تعیین ارش به عهده دادگاه با جلب نظر کارشناس دانسته شده است. با توجه به نوع و کیفیت جنایت و تاثیر آن بر سلامتی مجنی علیه میزان خسارت وارده تعیین می‌شود.

میزان دیه

در مورد قتل قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مقرر میدارد: موارد دیه کامل همان است که در مقررات شرع تعیین شده است و میزان آن در ابتدای هر سال توسط رئیس قوه قضاییه به تفصیل بر اساس نظر مقام رهبری تعیین و اعلام می‌شود. در مورد دیه اعضاء اصول کلی این است که بعضی اعضاء یک دیه کامل دارد مثل دیه بینی یا زبان و بعضی اعضاء مثل اعضاء زوج که دیه هریک از این اعضاء نصف دیه کامل و دیه از بین بردن هر دو عضو دیه کامل است مانند دیه چشم یا گوش. در برخی اعضاء که ده تایی است مثل دست و پا، مجموع دیه این اعضاء معادل دیه کامل است. فلج کردن عضو دارای دیه معین، دو سوم دیه آن عضو و از بین بردن عضو فلج؛ یک سوم دیه همان عضو را دارد.

البته در مورد اعضای مصنوعی باید گفت که از بین بردن این اعضاء تنها موجب ضمان مالی است نه پرداخت دیه و در مواردی که رفتار مرتکب نه موجب آسیب عیبی در بدن گردد و نه اثری از خود در بدن برجای گذارد ضمان منتفی است. اما در موارد عمد در صورت عدم توافق و صلح، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه هفت( مذکور در قانون مجازات اسلامی) محکوم می‌شود. چنانچه صدمه بر استخوان، سبب نقص عضو یا صدمه دیگری گردد، هر یک دیه جداگانه دارد. پیوند خوردن عضو بعد از جنایت وارد بر آن، تاثیری در دیه و نپرداختن آن ندارد و باید پرداخت شود.

دریافت کننده و پرداخت کننده دیه

پرداخت کنندگان دیه:

طبق قانون مجازات اسلامی، دیه جنایت عمدی و شبه عمدی برعهده خود مرتکب است. در جنایات خطای محض که توسط عاقله پرداخت می‌شود و این شخص عاقله عبارت است از پدر، پسر و بستگان ذکور نسبی به ترتیب طبقات ارث و همه کسانی که در زمان فوت می‌توانند ارث ببرند به صورت مساوی مکلف به پرداخت دیه می‌باشند. پس زنان و نیز مردانی که از طریق مادر با مرتکب خویشاوند هستند جزء طبقات عاقله که مسئولیت پرداخت دیه را برعهده دارند، نمی‌باشند. افرادی هم که تمکن مالی ندارند شامل عاقله برای پرداخت دیه خطای محض نمی‌شوند.

دریافت کنندگان دیه:

در جنایات کمتر از جان، خود مجنی علیه دیه را دریافت می‌کند. هرگاه مجنی علیه کشته شود دیه جزء ترکه او محسوب می‌شود و به ورثه زمان فوت او بر اساس طبقات ارث و به میزان سهم الارثی که هر وارث دارد، منتقل می‌شود. ضمن اینکه دیون او از همین محل تادیه شده و وصیت او به اجرا گذاشته می‌شود. چنانچه مقتول وارثی نداشته باشد دیه وی به بیت المال تعلق می‌گیرد.

مهلت پرداخت دیه

الف_ در عمد موجب دیه، ظرف یکسال قمری باید پرداخت شود.

ب_ در شبه عمد، ظرف دو سال قمری پرداخت می‌شود.

ج_ در خطای محض، ظرف سه سال قمری پرداخت می‌شود.

طبق قانون مجازات اسلامی مصوب۹۲ مهلت پرداخت دیه از زمان وقوع جنایت به ترتیب گفته شده است مگر اینکه به نحو دیگری تراضی شده باشد. پرداخت ارش هم بنظر می‌رسد مهلت داشته باشد و همانند دیه می‌باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.