دانشمند نویسنده
استفن هاوکینگ، نامی آشناست که اکثرا حداقل یکبار تصویرش را همراه ویلچر عجیب و غریبش دیدهاند. او دانشمند نامآشنای فیزیک در زمینهٔ فیزیک نظری و کیهانشناسی است. کسی که بعد از انیشتین به عنوان یکی از نوابغ فیزیک به شمار میرود اما با تفاوتی بسیار بزرگ!
پارهای از زندگینامه وی
او ۲۱ سال بیشتر سن نداشت که علائم بیماری بسیار نادر و درمانناپذیر ALS در او دیده شد. این بیماری بخشی از نخاع و سیستم عصبی او را مورد حمله قرار داد و به تدریج اندامهای حرکتیاش را از کار انداخت. به تشخیص پزشکان او حداکثر سه سال میتوانست زنده بماند. با شنیدن این خبر، ابتدا، ناامیدی تمام وجودش را فراگرفت. اما تصمیم گرفت که زندگیاش را با همان شرایط ادامه دهد. او تا ۷۶ سالگی به تحقیقات و اکتشافهای هیجانانگیز و بسیار ارزنده خود در حوزه سیاهچالهها، تابش هاوکینگ و … ادامه داد. کتابها و سخنرانیهایش او را به یک چهره محبوب، تبدیل کرد.
آثار علمی وی
در کنفرانسی که هاوکینگ به همراه دخترش لوسی در هنگکنگ شرکت کرده بودند، اعلام کرد که بعد از انتشار کتابش به نام تاریخچه زمان، قرار است رمانهایی درباره شگفتیهای عالم بنویسد که فهم آن برای مردم عادی و حتی کودکان آسان باشد و آنها را به علم کیهانشناسی علاقهمند کند.
رمان های دنبالهدار “دریچهای بهسوی کیهان”،” گنجینه کیهانی” و “انفجار بزرگ”با همکاری دخترش لوسی نوشته شد و جزء پرفروشترین رمانهای علمی قرار گرفت. در هر سه جلد، شخصیتهای داستان، ماجراهای فضایی را تجربه میکنند و در همین حین با موضوعات جدید علمی و کیهانی ازجمله؛ آسمان شب، ماه و ستارگان، سیارهها، منظومه شمسی، دنبالهدارها، اگزوپلنتها، ستاره نوترونی، دما، آزمایش میلرو، سیاهچاله و … آشنا میشوند.
داستان کتابهای تخیلی وی
داستان در مورد پسربچهای به نام جرج است که در خانوادهای زندگی میکند که نهتنها از تکنولوژی به دور هستند بلکه بر این باور هستند که تکنولوژی باعث تخریب محیطزیست و از بین رفتن کره زمین میشود. بزرگترین آرزوی جرج داشتن یک کامپیوتر است… بهترین دوستش هم یک خوک است که باعث میشود جرج با افراد جدیدی که همسایه آنها هستند، آشنا شود و زندگی او متحول شود. همسایه آنها خانوادهای است که پدرشان، اریک، دانشمند و کیهانشناسی است که یک ابرکامپیوتر به نام کاسموس (cosmos) دارد که میتوانند با آن به فضا سفر کنند. جلد اول بیشتر به آشنایی جورج با اریک و دختر کوچولویش، آنی میپردازد در این حین اتفاقاتی میافتد که باعث میشود اریک با استفاده از کاسموس به او مطالبی را آموزش دهد که جرج را شیفتهی فیزیک و کیهان میکند.
در جلد دوم، اریک و خانوادهاش، آن روستا را ترک میکنند چون اریک شغلی جدیدی پیداکرده و قرار است در برنامهی فضایی مربوط به یافتن نشانههایی از زندگی در کیهان فعالیت کند. او قبل از رفتن، کتابی به نام راهنمای کهکشان را به جورج هدیه میدهد. داستان از آنجا شروع میشود که آنی به جورج نامه میدهد و ادعا میکند که بیگانگان با او تماسهایی برقرار کردهاند. جورج که به اریک علاقهمند شده بود، بهسختی خانوادهاش را راضی میکند که برای تعطیلات تابستان، مهمان خانواده اریک باشد.
در جلد آخر، اتفاقاتی افتاده است که جورج را ناراحت و پریشان کرده است. خواهرهای دوقلویش، دوست جدید آنی که به نظر میرسد، او را بیشتر از جورج دوست دارد و … اریک هم بهتازگی وارد یک پروژه در سوئیس شده است که هدفش، کاوش در نخستین لحظات شکلگیری کیهان است. جورج تصمیم میگیرد تا در انجام آزمایشی به اریک کمک کند. اما گروهی میخواهند به این آزمایش لطمه وارد کنند. جورج میخواهد با کمک به اریک، این توطئه را خنثی کند و نگذارد آزمایش اریک برای همیشه نابود شود تا شاید بتواند با یک تیر دو نشان را بزند و دوستیاش با آنا را هم نجات دهد.
در هر سه جلد، همیشه پای کاسموس شگفتانگیز در میان است. همان ابرکامپیوتر با صدای رباتی که دریچهای بهسوی کیهان، میگشاید و همیشه با توضیح و تشریح گنجینههای کیهانی، آنها را راهنمایی میکند و در آخر انفجار بزرگ را به آنها نشان میدهد. بهراستیکه چقدر برای ما آشناست. او همان پروفسور استفن هاوکینگ دوستداشتنی ما است.